۱۳۸۸ شهریور ۲, دوشنبه

سه شعر :




رحمان کریمی



ــ 1 ــ


غـُسـل در خـون کــُر ، به قصـد فرصـتی


واژگان درآستانهٌ سُرایش

از کشیدن باری که جهان بردوش نمی گیردش

سربر دیوار جان ناتوان خویش

می کوبند .


از غلام زادگان مسلح بغدادی بپرسید

که چه سان تهیدست و بی حفاظ

شعله برمی کشند تا تاریکخانه های ولایت سلاّخان

شیراوژنان اشرفی

از ارتفاعات آرمانی .


چون سبک مغزان سودایی

برمسند نشینند بدست اتفاق

نفس به مرگ خواهند کشید

در سواحل خونین سال ها .

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

0 نظرات: