پنجاه سال مبارزه
توأم با فدا و ایثار بود و نبود خود در راه رهایی یک ملت و یک روزاستراحت و تمتع از
تنعمات زندگی فردی نداشتن ، کار هر کس و هر سازمان و تشکیلات سیاسی نیست. بنابراین
ما به عنوان هواداران سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ، صمیمانه و با احترام و یاد
شهدای گرانقدر ؛ به رهبران
قهرمان مریم و مسعود ، سرداران پاکباز شجاع اشرفی و اشرف نشانان فداکار وفادار
تبریک می گوییم .
فرشته و رحمان
نبرد بی امان تا نیل به آزادی ، ادامه خواهد داشت
رحمان
کریمی
متأسفانه از آن زمان که ( مشخصا از عهد صفویه ) استعمارگران قدرتمند پی به
اهمیت تجاری و ژئوپلیتیکی ایران بردند ایران عرصه و جولانگاه رقابت میان سوداگران
بی مروت اما سخت موذی و هوشیار شد. ایران هماره وجه منازعه و مصالحه بوده است. وجه
منازعه در مشروطه میان امپراتوری بریتانیا و امپراتوری روسیه تزاری و وجه مصالحه
در دوره کوتاه مدت حکومت ملی و ضد استعماری دکتر مصدق میان بریتانیا و آمریکا . در
پایانه سلطنت محمد رضا شاه با توجه به زمینه تاریخی دین اسلام حوزوی در ایران و
منطقه ، بر سر خمینی دجال مصالحه یی بی هیچ چانه زدن میان قدرت ها صورت گرفت. آنان
می دانستند که در بینش مکتبی و ارتجاعی آن سنگ خارا ، اقتصاد متعلق به خر است.
مصالحه کنندگان هم که در کمین هم بودند برای اشغال سفره جدید اقتصادی و سیاسی و ژئوپلیتیکی باعث اختلافی نشدند. آنان هوادار
انقلاب نبودند مگر از نوع « بهاری » آن ! . انقلابیون می بایست از صحنه سیاسی
ایران زیر پرچم و هیاهوی اسلام حوزوی پاک می شد. دو سازمان عمده چریکی سازمان چریک
های فدایی خلق و سازمان مجاهدین خلق همواره موجب نگرانی آنان می بود. استبداد شاهی
نه توان مقابله ایدئولوژیکی داشت و نه جرأت قتل عام وسیع آزادیخواهان . این از
عهده خمینی و اعوان و انصارش برمی آمد و بس. انبوه انبوه از زن و مرد ، پیر و جوان
و کودک را کشتند و جهان به مصلحت ، کور و لال ماند.
ما
امروزه بعد از چهل سال حاکمیت خونبار و خر مرد رندانه ملایان هفت خط جنایتکار ،
دوباره شاهد وجه منازعه قرار گرفتن ایران شده ایم .
کشاکشی حریصانه بر سر حفظ اقتدار اقتصادی و
سیاسی استعمارگران. این بکِش بکِش با آمدن دولت آقای ترامپ شروع شده است. او چه می
خواهد که موجب چنین جو و فضای سیاسی بین المللی شده است ؟ پاسخ روشن است : مذاکره
با رژیم برای تغییر رفتار و نه تغییر رژیم. اروپا ، روسیه و چین نمی خواهند که
ایران از دستشان در برود.
از
منظر خواست مجاهدان و مبارزان و آزادیخواهان ایران ، در این میانه دعوا و بلوای
متشخصانه قدرت ها ؛ این عزم و اراده خلق تحت ستم ایران است که می تواند تعیین
کننده تغییر سرنوشت تباه و سیاه امروزین او شود. از کانون های شورشی در شهرهای
ایران گرفته تا زنان و مردانی که دیگر تحمل تداوم شرایط را ندارند ، هریک در حد
توان و نگرش سیاسی خود به حرکت درآمده اند. دیگر زندان ها مالامال زندانیان سیاسی
ست ، چوبه های دار را به زمین نشانده اند . صدای فعالان حقوق بشر جهان از جمله
سازمان عفو بین المللی بلند است. این وظیفه مردم ایران است که به پشتگرمی نیروی
پیشتازش یعنی مقاومت ایران ، نارضایتی خود را در شکوه و شکایت و اعتراضات پراکنده
و صنفی محدود نکند. موقعیت حساس و مساعد بین المللی امروز را دریابند و بپاخیزند
برای سرنگونی تمام عیار رژیم تبهکاران و کسب آزادی و حق حاکمیت مردمی . مقاومت
سرفراز ایران با تحمل مصایب سنگین ، حتا به یک روز از وظیفه ملی خود غافل نمانده و
رژیم را رها نکرده است. حال وقت آن است که قفل زبان و غل و زنجیر دست و پا را
بشکنیم و به میدان درآییم. منتظر نباشیم تا « دستی از غیب برون آید و کاری بکند »
. چنین دستی هرگز نبوده و نیست. این دست خلق بیدار و دلیر است که می تواند کاری
کند کارستان . ما امیدواریم .