۱۳۹۳ اسفند ۲۸, پنجشنبه

بـهــــــار نـامـــه مقــا ومـــا ن



با الهام از سر تیتر زیبا و جالب « طبله عطار » سایت همبستگی ملی : « سر آمد زمستان ، بهاران رسید »

                         بهار نامه مقاومان 

                                                       رحمان کریمی

« زمستان سرآمد ، بهاران رسید »
پیام رهایی به ایران رسید
خروش صدای مریم قهرمان
چو سِیلی به بنیاد ملایان رسید
ندای دشمن سوزان اشرفی
از کران تا به کران جهان رسید
نوای دل انگیز مرغ سحر
به جانگوش شب زنده داران رسید
گل نرگس و سوسن نسترن
به شادباشی گل پرستان رسید
گل سرخ چون گلگونیان شهید
به میزبانی باغ و بستان رسید
شقایق چو جامی پر از خون عشق
به خوشکامی عشق بازان رسید
دل از رنج و محنت بشویید رفیقان !
دوایی برای دردمندان رسید
تن از رنج زندان سرما ، رهید
کنون نوبت دلفروزان رسید
به پیش جهان هست نکته یی روشن :
که آزادی با جانبازی به سامان رسید
از یاوه گویان به حیرتم که ندانند
هر آنچه گفتند به گوش فراموشیان رسید
                                                 27 اسفند ماه 93

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۹۳ اسفند ۲۴, یکشنبه

قطعات یک موزائیک



تا رسد ایران به دوران دگرگونی
هفت سین ما بود ، هفت سین سرنگونی
نوروز خوش است ، خوش تر با روزگار نو
این آرمان ما دارد با اصل تکامل ، همخونی

                            قطعات یک موزائیک

                                                                                                        رحمان کریمی

                                                                پیش سخن
 
   بر آن بودم که در پایانه سال و آستانه سال دگر ، چیزی بنویسم . برخوردم به مقاله دیپلمات انقلابی بشردوست و عضو شورای ملی مقاومت آقای پرویز خزائی . نوشتار ایشان با عنوان « گزارش تا این تاریخ » در محدوده محتوای آن ، چنان پر و شفاف و مستدل است که کار این پیر را آسان کرد. نگارنده در زمینه « نثر » در مقاومت ایران ، سه قلم قابل ملاحظه را در طنز نویسی ، می شناسم . استاد منوچهر هزارخانی ، پرویز خزائی و ه . مهرنوش که متأسفانه مهرنوش عزیز مهرش را از ما دریغ می دارد . در نوشتن امساک و در ننوشتن افراط دارد که مایه تأسف است . البته مقاله اخیر خزائی جز یک « نام » ، عاری از طنز است که مطلب جدی تر از آن است که نویسنده طنز را بکار بگیرد . طنز استاد هزارخانی نرم و راحت با بافت کلام او یگانه می شود ، بدون هیچ تصنع و زایش سزارینی . طنز خزائی ، شوخ و خندان طرف را به سخره و نیشخند می گیرد با مایه هایی از امثله خطه بومی و تاریخی خود . و این یکی از بهره بری های نویسندگان می تواند باشد که از یک فرهنگ غنی اقلیمی استفاده لازم و بجا کنند . ما در قلمرو مقاومت فقط این سه را نداریم . صاحب قلمان با ارزش کم نیستند که اگر بخواهیم ذکر نام کنیم ، فهرست در خور ملاحظه یی ست . قصد مخلص در اینجا در زمینه نثر است و نه نظم . متأسفانه در تداول عوام و ادبیات خواص ، هنوز « طنز» هویت واقعی خود را پیدا نکرده است و اغلب « فکاهی » را به منزله طنز می گیرند. طنز خنده در مغز و ادراک ایجاد می کند و فکاهی خنده از حنجره و کمدی اگر کمدی باشد ، خنده یا بل قهقهه یی از ته دل . طنز ، شوخ و طناز و با ناز و کرشمه ، نرمه گوش سوژه را چنان می مالاند که داد طرف را بلند می کند . طنز قلمروی ست که بیشتر رندان آن را درمی یابند. فکاهی و کمدی شامل عام و خاص می شود. فکاهی و کمدی با روی باز و چشم در چشم به دست انداختن سوژه خود می ایستد. اگر بخواهم شیوه طنز استاد هزارخانی را بیان کنم ، طنز چخوفی ست و مال دیپلمات ارزنده مقاومت ، پزشکزادی ست که او نیز یک دیپلمات بود . البته طنز پزشکزاد در اثر معروفش « دایی جان ناپلئون » بنابه نقش کاراکترهای داستان ، با کمدی شانه به شانه می رود و در صحنه هایی کمدی جلو می زند و فضا را اشغال می کند برای تمامی صاحب قلمان اصیل مقاومت سرفراز ایران و آنان که بیرون از این مقاومت ، به جد و احساس مسئولیت با ارکان رژیم فاشیستی حاکم بر ایران برخورد می کنند ، آرزوی موفقیت و بهروزی دارم .

                                                  هفت سین مقاومت و هفت سین رژیم

   نخست هفت سین مقاومت سرفراز و نستوه ایران زمین :
1 ــ  سرنگونی      2 ــ  سازمان پر افتخار مجاهدین خلق       3 ــ  سالاران قهرمان ملی امروز ایران ، مسعود و مریم      4 ــ سرداران دلاور اشرفی         5 ــ  سرود آزادی            6 ــ  سپنتا مینو ( نیروی افزایش و نیکی و خیر ) در نبرد با انگره مینو ( نیروی بدی و تباهی )              7 ــ  سپید پایی سال نو با مقاومت ایران و عصیان مردم ایران .
هفت سین فاشیست های حاکم :
1 ــ  ساستا ( اهریمن )         2 ــ ساد ( خوک وحشی و گراز و نیز اهریمن )              3 ــ سرهای بردار شده 
4 ــ  سلاخان و سارقان سامری مذهب           5 ــ ستیز گران سالوس ضد صلح و امنیت و عدالت بشری        6 ــ ستم پیشه گان بی رحم بدوی                       7 ــ سراسیمگی سرنگونی محتوم .

                                    افق روشن فردا در تاریک روشن امروز

  با ذهنیت غیر سیاسی یا خام سیاسی ، طبیعی ست که در مجموع ؛ فرد اوضاع را تیره و تار ببیند به ویژه در زمینه سیاست های خارجی . هر سیاستی اعم از تاکتیکی و یا استراتژیکی نمی تواند برای دراز مدت ، بستری راحت و هموار داشته باشد . هر کنش ، دیر یا زود واکنشی خواهد داشت . از کارگران کارخانه ها تا معلمان ، جوانان ، زنان و مادران ، زندانیان در بند یا رسته از بند در چنان اعتراض شجاعانه و برحقی هستند که نوید توفانی خلقی و فراگیر می دهند . خامنه یی تبهکار جلاد مال پرست یا هر مادون جانور دیگر نمی تواند جای آن ابلیس استاد یعنی خمینی دجال را بگیرد . او در موقعیت استثنایی که داشت ، می توانست تضادها و شکاف ها را پوشیده بدارد یعنی شاگرد جلاد ها جرأت نمی کردند که خلاف رأی و خواست او به سر و کول هم بپرند . با یک نهیب سرجایشان می نشاند و آنان از ترس از دست دادن موقعیت باد آورده استعماری دست از پا خطا نمی کردند . آن روزگار برای خامنه یی تکرار نشد و نخواهد شد. به دلایلی که اینجا محل بحث آن نیست چون مفصل است و فقط بدین نکته اشاره می کنیم که هم دست همه شان در خون است و هم در دزدی های کلان . هر کدام پیش دیگری ، پرونده یی قطور دارد . خامنه یی متزلزل و منقلب از بسی بحران های داخلی و خارجی ، متوسل به نیروهای مسلح و مشتی آخوند پیر و پاتال که پشت خود لقب آیت شیطان هم یدک می کشند ، تا کنون توانسته بر رقبا پیروز و خود را سر جا نگهدارد . البته این سرجا ماندن از عنایت و « کفایت ! » استعمارگران نیز هست . جناح بندی رژیم ، درد بی درمانی ست علاج ناپذیر . روز به روز بیشتر سروا می کند و گند مجموعه را بیرون می ریزد . ملت به تنگ آمده ایران می تواند در این رهگذر حیدر نعمتی یا درست تر گفته باشیم جنگ گرگ ها ، هوشیارانه و به خوبی استفاده کند . فاشیست های ملا - پاسدار به برکت « هوشیاری و فعال بودن » ! سیاست استعماری ، توانستند سایه شوم خود را روی عراق ، سوریه ، یمن و لبنان بیاندازند اما امروز از جانب ملل همان کشورها و سیاستمداران ملی و میهن پرست آنان در معرض خشم و اعتراض منطقه یی و جهانی قرار گرفته اند که چندان نخواهد پایید که جل و پلاس بر دوش فرار را بر قرار ترجیح دهند . این اعتراضات و عکس العمل ها نمی تواند مورد بی اعتنایی دولتمردان قدرتمند جهانی قرار گیرد خاصه که بسیاری از مقامات و سیاستمداران خودشان نیز در جبهه مخالف فاشست های توسعه طلب ، قرار دارند. هر صاحب قدرتی تا حدی در قلمرو دموکراسی پارلمانتاریسم غربی ، امکان مانور دارد . ما امروز در جهانی بسرمی بریم که در جواب « های » سریعا صدای « هوی » بلند می شود. نقش بسیار مؤثر و بسیج کننده بین المللی مقاومت ایران با پرچمداری قهرمان ملی مریم ، سهم عمده یی هم در هوشیاری ملل و دول منطقه ایفا کرده و می کند و هم در مجامع و محافل صاحب نفوذ سیاسی غرب . ادغام و همآهنگی این عوامل ، سرانجام هم سیاست استعماری را به بن بست می کشاند و هم رژیم فاشست ها را بر لبه پرتگاه سرنگونی محتوم قرار خواهد داد. در باره این موضوع به اختصار سخن رفت اما به جرأت و اطمینان می توان گفت که افق فردا روشن است .                 

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed