۱۳۸۷ آبان ۱۸, شنبه

چرا از زخم بنالم


تقدیم به : دوست مهربان و حساسم زهره محسنی پور ، حقوقدان و هنرمند صاحب قلم

رحمان کریمی


چرا از زخم بنالم

وقتی که سرزمین من

زخم بزرگی ست در سینه جهان.


چرا از زخم بنالم

وقتی که صدای بی کسی ملتی

در طوفان سَمّ و صَرع به

گوش خودش هم نمی رسد.


چرا از زخم بنالم

وقتی که طبیبان بی درمان دیروز، امروز

با زبان شان همه تیغ

در رگبار نمک و ازدحام خدعه و خنجر

به پاسداری مرگ آفرینان می آیند.


چرا از زخم بنالم

وقتی که هر زخم ، شعله ی بلندی ست

در هجوم هرچه تیغ .


چرا از زخم بنالم

درروزهای فاحشه

زخم ،

زبان عصمت تاریخی من است

در فردای داوری.


نه ،

من از زخم

نمی نالم .

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed