۱۳۹۱ اردیبهشت ۴, دوشنبه

نـَه حلقه مفقوده داروین از توطئه باز می ایستد ونـَه اشرفیان قهرمان از مقاومت

نه حلقه مفقوده داروین از توطئه باز می ایستد و نه اشرفیان قهرمان از مقاومت
رحمان کریمی
دوست عزیزی تلفن زد که چه دنیایی شده است ! . پرسیدم : باز چه شده ؟ گفت رژیم درپیسی وضع خود ، دوباره برای یک توطئه دیگر، دارد داستان مجعول وکهنه شده « کرد کشی » مجاهدین خلق را تازه می کند . گفتمش که این تازگی ندارد . جان حلقه مفقوده داروین که همانا آخوندهای حاکم باشند به بود ونبود مجاهدین خلق ایران بستگی دارد واین نکته را خودشان بهتراز هرکس ازهمان آغاز حکومت دریافته اند. خمینی آرزوی نابودی مجاهدین را به گور برد و طبیعی ست که سلفش هم بی تاب همین نامرادی باشد . سی ویک سال پیش ، سرسلسله اجامر واوباش آدمکش یعنی خمینی دجال به سه دلیل به قتل عام ونابودی مجاهدین خلق که تازه به تجدید سازمانی خود پرداخته بودند ، کمربربست :
الف ــ اختلاف عمیق وپرنشدنی ایدئولوژیکی مبتنی بر نوع نگرش اسلامی .
ب ــ پایگاه عظیم توده یی مجاهدین خلق به ویژه درمیان نسل جوان .
پ ــ فهم ودرک ارتجاعی اما سخت شیطانی خمینی از جوهره و پتانسیل نیرومند مسعود برای رهبری وبسیج و سازماندهی ونیز غیرقابل خرید بودن اوبا هر منصب ومقامی.
ازآن پس بود که نه یک تقابل متعارف ومطابق با استاندارد بین المللی ، بل یک جنگ نابرابر اما بی وقفه میان دوقطب به شدت متضاد آغاز شد . قطب حاکم که مثل بختک روی سینه یک سرزمین از هرجهت غنی وثروتمند وبه شدت ژئوپلیتیکی افتاده بود وبرای تثبیت وبقای خود نعره مستانه و شیادانه ضد آمریکایی سرمی داد تا درمنطقه ودنیای اسلام هم تکثیر وتوزیع شود ، دربرابر ندای آزادی وآزادیخواهی مسعود ، جزقتل عام راهی نمی دید . البته براین گمان خام که مجاهدین خلق بعد ازآن کمر راست نخواهند کرد . سرحلقه مفقوده داروین یعنی خمینی ، یک آخوند بود . حافظ این جنس را به خوبی شناخته بود که گفت : « واعظان کاین جلوه درمحراب و منبرمی کنند / چون به خلوت می روند آن کاردیگر می کنند » . درمیان همان نعره ها بود که درخفا با شیطان بزرگ وهر استکباری از شرق گرفته تا به غرب ، لاس و غمزه می آمد . بیهوده نبود که آنان شعارها را مصرف داخلی می خواندند وبه جدّ نگرفتند تا به امروز . آدم ، آدم است . بنابراین گناهی ندارد که زبان حوزوی را زود درنیابد . زبان حوزوی که همان زبان آخوندی باشد مثل زبان یأجوج ومأجوج یا زبان زرگری فهمش چندان آسان نیست . خمینی می گفت : « نه شرقی ، نه غربی ، جمهوری اسلامی » ( بخوان جمهوری گرگ وکفتارو روباه آخوندی ) منظور خمینی به اعوان وانصارش این بود که در جهات اقتصادی هم هوای شرق را داشته باشید وهم غرب را تا بمانید . مسئله طرفین ، شعار و فحش وناسزا خوردن یا نخوردن نیست . آنها مثل ما کاسبند وکاسب یعنی پول .
رژیم درجنگ با مجاهدین خلق ازهرجهت دستش باز بود وبنابراین ازتمامی امکانات مالی ، دیپلوماتیک ، تبلیغاتی و اطلاعاتی ورخنه و نفوذ استفاده کرد اما مجاهدین خلق فراتراز هر اسلحه یی ، مسلح به ایمان و آرمان ورهبران پاکباز خود بودند . با همین سرمایه تا به امروز نه تنها ازپای درنیامده اند بلکه آبدیده تر ومعتبرتر وجهانی تر هم شده اند . وچنین است که قرارو آرام را ازخامنه یی ونظام پلیدش گرفته است . بیچاره وقتی عراق به اشغال نیروهای ائتلاف درآمد ، امید ناامیدش دوباره گل کرد . بایک تبانی وزدو بند پشت پرده ، زمینه بمباران قرارگاه های مجاهدین را فراهم دید اما طرفی نبست . باز او ماند و مجاهدین خلق . ازآنجا که خودش ورژیمش مثل خمینی سخت ضد آمریکایی هستند ، آمریکا نوکرو دست نشاندهٌ دشمن خود را برعراق حاکم کرد و بعد هم آن را بوسید و تقدیم کرد و رفت . خب با حساب سر انگشتی حوزوی هم که باشد دیگر کار مجاهدین خلق تمام است !! . بقیه داستان را همگی روزانه دنبال کرده ایم و نیازی به تکرار ندارد . مالکی نقض عهد وپیمان می کند و طرف های بین المللی این پا وآن پا واین ستون تا به آن ستون . خامنه یی خیلی خواب ها دیده که به اجابت نرسیده ، ازجمله و بخصوص نابودی کل سازمان مجاهدین خلق ایران . درحال ، عاجز از مقاومت وپایداری بی سابقه اشرفیان قهرمان ، دل بدین خوش کرده که فرماندهان و سرداران اشرفی را درتله لیبرتی به دام اندازد و به دادگاه فرمایشی مالکی بسپارد . به چه بهانه ؟ کردکشی !! چیزی که حتا وزیر خارجه عراق آن را رسماً تکذیب کرد . معلوم است که اگر کرد کشی درکار می بود ، متمم و مکمل آن بمباران کذایی ، با دردست داشتن مدارک کافی برای خشنودی ورضای خاطرخامنه یی ؛ دولت عراق را وادار به تشکیل دادگاه می کردند . به راستی دیگر اتهامی هم مانده است که به مجاهدین نسبت نداده باشند ؟ . خامنه یی دارد مقدمه چینی می کند برای مسئله کردکشی !! . خرده مزدوران خارج کشوری اش را که نقش خرمگس معرکه را بازی می کنند ، واداشته تا حکایت کهنه را تازه کنند . یک رذل ابله شان به دستوروزارت بدنام اطلاعات رژیم ، یک نمایشنامه آبکی روحوضی اطلاعاتی پیاده کرده است که خودش درجریان امر بوده است ! . گفتم ابله چون هم خودش وهم اربابش آنقدر فهم نداشتند که بفهمند هرخواننده یی می پرسد چرا بعداز سال ها ، حالا برملا می کنی ؟ مزدور هم مزدور قدیم . این فلک زده ها که ازخود اختیار و اراده یی ندارند . به مناسبت وقت و ضرورت ، ازوزارت متبوعه دستورالعمل می رسد وآن ها ناگزیر به اجرایند. همچنانکه گفتم اینان خرمگسی بیش نیستند اما از وزوز وواویلای هم اینان می توان به حال وروز خامنه یی پی برد وبه او گفت : باش تا صبح نکبتت بدمد / کاین هنوز از نتایج سحراست .

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

0 نظرات: