۱۳۸۷ اسفند ۱۵, پنجشنبه

عجا یب الحکایات و حقیقت الروایات ( 3 )


رحمان کریمی



ــ 17 ــ



ملایی ، ازسرنومیدی ، نوآموزطلبه خود را به سرزنش باز پرسید :

ــ به چه تلمذ به حوزه آمده یی ؟

گفت :

ــ کسب معارف سفسطه و مغلطه و خلط مبحث را .

استاد گفت :

ــ در تو نمی بینم .

طلبه به التماس افتاد که :

ــ حضرت استادی ! پس مرا چه باید ؟

ملا گفت :

ــ برو پاسداروتعزیرگراحکام شرع مقدس بشو تا مگربه روزی برای خودت رییس جمهوری بشوی .


ادامه مطلب


ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

1 نظرات:

esmail گفت...

رحمان عزیز .سلام. به نظر من اگر تیتر نوشته بشود:عجایب الحکایات و حقایق الروایات بهتر است.عجایب جمع است بهتر است حقیقت هم جمع بسته بشود تا هارمونی ایجاد شود.زنده باشی. اسماعیل وفا