۱۳۸۷ اسفند ۱, پنجشنبه

عجایب الحکایات و حقیقت الروایات


رحمان کریمی


ــ 1 ــ


در آخرین صف کارناوال سال ، با رخساره یی به خون گلهای سرخ پرپرشده در سالیان بی صاحب ؛ سیاهپوش و خاموش می آمدند . نا هشیاری پرت از تمدن هوشیار عصر سوداگران پرسید :

ـــ چرا چهره را سیاه نکرده اید ؟

گفتند :

ـــ از سپیدرو دولتمردان خود بپرس که با سیه رویان چه می کنند ؟


ــ 2 ــ

سردبیر یک هفته نامه نه چندان معروف نوشت : « بنا به یک خبر کاملاً موثق ، گـــویا یکی از بازارهای پر رونق جهان ، سی سالی ست که دارد در آتش می سوزد و آتش نشان های جهان در بحران سرد سرمایه ؛ گرد آن آتش خود را گرم می کنند .



ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

0 نظرات: