عبور از توفان ها با سرافرازی های دشمن سوز وحسودگداز

بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم

فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم

اگر غم لشکرانگیزد که خون عاشقان ریزد

من وساقی بهم سازیم و بنیادش براندازیم

                                     « حافظ » 

                                                                      رحمان کریمی

درآستانه چهل وهشتمین سال سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران ، قرارداریم . چهل و هفت سال سراسر پرتلاطم و پرازحوادث شگفت واستثنایی همراه با پایداری وماندگاری افتخارآمیز، پشت سر گذاشته شد .

اگربدون حب وبغض فقط به سیر سی ساله اخیر نگاه کنیم ، ضربات مهلک و خصمانه خمینی وخمینسم بدین سازمان ؛ امروزه می بایست اثری ازاین تشکل باقی نمی بود مگر گروهی کوچولو وغیرقابل حساب . نقطه درخشان وغرورآمیز وکورکننده دشمن ودیگر معاندان ، همانا که سازمان مجاهدین خلق ایران به عنوان آلترناتیو رژیم اوباش فاشیستی ملا - پاسدار حاکم ، درسطح جهان به ثبت رسیده وتثبیت شده است . آیاعبورازتوفان های خرد کننده وکمرشکن مداوم واین چنین دستاورد عظیمی درامروز ، حیرت انگیز و بی سابقه نیست ؟ واقعاً با توجه به مجموعه شرایط وموازنه نابرابر قوا و امکانات ، چیزی فراتر وعجیب تراز توان یک سازمان سیاسی به نظرمی رسد . به تاریخ جنبش های آزادیبخش که نگاه کنیم هرجنبش وسازمانی از ابتدا از حمایت های مادی ، تسلیحاتی ، لجستیکی و دیپلماسی یکی ازابرقدرت های زمان برخورداربوده اند . سازمان مجاهدین خلق ایران ، حمایت پیشکش ، با مخالفت وراهبندی ها وهجوم وحملات وتهدیدات قدرت های شرق وغرب هم مواجه بوده اند . راز دوام وبقای سرفرازانه این سازمان ، ازاشرف تا زندان لیبرتی وعرصه جهان درچند نکته مهم و اساسی خلاصه می شود :

1 ــ  صدق وصفا و پاکی وپاکبازی و پایداری خلل ناپذیر رهبری .

2 ــ  برخوردار بودن سازمان از کادرهای فعال وخستگی ناپذیر مبتنی برایمان راسخ به درستی راه وهدف واینکه ناحق رفتنی ست و حق ماندنی .

3 ــ  ارتباط تنگاتنگ عاطفی وعقیدتی با رهبری ودریافت تجربی اصالت وصداقت رهبری .

4 ــ  نقش تطهیر کننده وسازنده وپوینده انقلاب درون سازمانی .

5 ــ  دراین مسیر فرصت طلبان ، ناتوانان سست عنصر می روند وسازمان از مزاحمان راه دشواری که درپیش دارد ، پاک و پالوده می شود . آنان می مانند که با عشق به آزادی میهن و ایمان واعتقاد به رهبری ، هستی وجان برکف برای طی طریق آماده تحمل هرسختی وحتا شهادت می باشند . همین انسجام واستحکام وتجزیه ناپذیری وبه تحلیل وتضعیف نارفتنی ست که خیلی ازمدعیان را گیچ وویچ وبعد حسود وبخیل وبی انصاف کرد تا بدانجا که به سازمان پویا و پرافتخار مجاهدین خلق همصدا با رژیم عنوان « فرقه » دادند وازخود نپرسیدند که کدام فرقه می تواند تا این حد سیاسی وسیاسی کار ودرنبرد مداوم با دشمن باشد ؟ آنان هم تجربه حزب توده را داشتند که چگونه به علت انحطاط و چند دستگی وباند بازی و اطاعت ازقدرت مافوق ، کاریک حزب بزرگ را به رسوایی ودست آخر سازش با مرتجعان فاشیست وآدمکش وفاسد حاکم کشاندند ؟ وخودشان ودیگران چگونه سازمانشان را رهبری وهدایت کردند که امروز هرتکه اش برای خود سازی می زند ودم ودستگاهی چند نفره روبراه کرده است ؟ 

   سازمان مجاهدین خلق درسیاست سازش ومماشات قدرت های غربی ازهرسو ضربات کوبنده دریافت می کرد وآقایان جارمی زدند که مجاهدین خرده بوروژوا با امپریالیست ها ساخت وپاخت کرده اند !! . درحالیکه خود حضرات اگردق الباب یک مقام کوچولوی غربی را می شنیدند از شدت ذوق وشادی هفت پشتک می زدند که ما درچنان مرتبه ارزشی قرار داریم که غرب به سراغمان آمده است ! . حساب آنانکه کارشان از دخیل بندی به جرثومه رژیم به نه وزیری که سعدی گفت بل به غلامی و مزدوری رژیم کشانده شد می گذریم اما به جرأت می گوییم که بیشتر مابقی با توجه به ضعف و وادادگی ها وبی عملی های خود ، هر آنچه ازحقد وحسد وکینه داشتند نثار مسعود قهرمان کردند . فرق اینان با آن اولی ها درچه هست باید خودشان آن را با مرور ومحاسبه به نتیجه نهایی برسانند .

   امروز جهان ازدنیای عرب گرفته تا به دنیای غرب وهرجای دیگر جغرافیای سیاسی دنیا ، درقبال بود ونبود رژیم اوباش فاشیستی حاکم به دو جبهه مشخص ودرتقابل با هم تقسیم شده است . آن جبهه جهانی که واقعا روشن وشفاف خواهان سرنگونی رژیم است خواه ناخواه از موضع مقاومت ایران دفاع وحمایت می کند . البته این حمایت دریک پروسه طولانی که یک طرف آن رژیم وعملکردهایش ودرطرف دیگر مقاومت ایران با پایداری های جانبازانه اش ؛ حاصل آمد . نقش رژیم درعراق وضد آن ، نقش آگاهی بخش اشرفیان قهرمان ؛ شد لولای بیدار کننده خلق های عرب واین نمی توانست درسطح جهانی بی تأثیر بماند . مسعود سال ها پیش گفت : « ما با سوزن دل کوه را می شکافیم » واقعاً چنین بوده وهست . مجاهدین خلق با مغز وقلب وکسوت ایمان خلل ناپذیر وهواداران صدیق ووفادارشان ، بی هفت کفش آهنین درپا ، درجهان نامساعد غرب به راه افتادند برای آگاه کردن وجلب شخصیت ها و مقامات بشردوست . هرکدام چقدروقت وانرژی برای قانع کردن فقط یک نفر ، صرف کرده اند ناگفتنی ست . بیهوده نیست که سعدی فرمود : « نابرده رنج ، گنج میسرنمی شود/  مزد آن گرفت جان برادر که کارکرد » بله ، مجاهدین خلق کارکردند و آنهم چه کار کارستانی که حتا توانستند کاسه وکوزه دولت های مماشاتگر را نیز بهم بریزند . این پیروزی ها حاصل سازش ها نبوده ونیست . نتیجه مقاومت و هدفمندی و ایثارو تلاش ومیدان خالی نکردن است وبس .

روزبه روز شاهد شکوفایی وگسترش مقاومت ایران در سطح بین الملل هستیم و ازآنسوی دیگر شاهد بحران های خفه کننده وروبه تزاید رژیم چه در حوزه ملی وچه منطقه وجهانی . این پایداری ایثارگرانه وبرحق اشرفیان قهرمان دراشرف وزندان لیبرتی بود که همراه با رهبری وهدایت مریم قهرمان همه توطئه ها و عناصر توطئه آفرین را مات وخنثا کرد به حدی که سرانجام قهرمانان ما درلیبرتی دارند به خواسته های برحق خود می رسند . رژیم ومالکی کمربه انهدام بسته بودند . دندان تیز کرده بودند تا ازمیان فرزندان دلیرایران زمین درلیبرتی ، لقمه های چرب ونرمی برای وزارت بد نام اطلاعات بدست آورند . همه فشارها وتضییقات برای به زانودر آوردن شجاعان جان برکف ما بود . وزارت خارجه ها هم تا توانستند با سکوت یا تأیید ، زمینه را فراهم کردند . این تدبیر رهبری ومریم قهرمان بود که همه را آچمز کرد . اینک مقاومت سرفراز ایران به یک نقطه عطف مهم تاریخی رسیده است . وزارت خارجه آمریکا من بعد بهانه یی برای ابقای نام سازمان درلیست ندارد وناگزیراست که به حکم دادگاه عالی آمریکا گردن نهد . ناگزیراست که بعد از اقدام شجاعانه دولت کانادا در قطع رابطه دیپلماتیک با رژیم تروریست پرور واوباش فاشیستی ملایان ، به حساب وکتاب خود رسیدگی کند تا آبروی آمریکا درادامه سیاست مماشات وعدم قاطعیت لازم و ضروری بیش ازاین لکه دار وسئوال برانگیز نشود . بمب اتم مسئله کوچکی نیست . بمب اتم به دست یک دولت معمول ومتعارف و متکی بررعایت قوانین و شئون بین المللی نمی افتد . ماهیت به شدت تروریستی و توسعه طلبانه رژیم برکسی پوشیده نیست . دسترسی این رژیم به بمب اتم یعنی به گروگان گرفتن و باج خواهی مدام از دول و به مخاطره افکندن صلح جهانی می باشد وبس . پس هرگونه اهمال ودادن فرصت به منزله خیانت به بشریت است و هیچ عذرو بهانه یی کارساز وقانع کننده نخواهد بود . یکی از بهترین وکاری ترین مقابله با رژیم ، خروج نام مجاهدین خلق است از لیست کذایی است که از آغاز هم به خاطر سیاست مماشات با فاشیسم مذهبی و به خواست این رژیم نامگذاری شده بود ومدت مدیدی ست که دراجرای حکم دادگاه تأخیر شده است . بخصوص درشرایطی که مجاهدین راه هرگونه عذرو بهانه و دستاویزی را بروزارت خارجه و دولت آمریکا بسته اند .

   بگذار که ژاژخایان خائن یا حسود وتنگ نظر وبی انصاف به رجزخوانی های خود که فقط پیش رژیم و وزارت بد نام اطلاعاتش قیمت دارد ، ادامه دهند . بگذار خوش معرفت ها ، مسئولیت ها را نادیده گرفته وسکوت کنند . تاریخ وسیر زمان احکام وتحولات خود را دارد . خوشا برآنانکه در پیشگاه تاریخ ونسل های امروزو فردا سربلندند و سربلند می مانند .