۱۳۹۷ دی ۱۹, چهارشنبه

نگاهی به تابلو آشفته دوران استبداد

                           نگاهی به تابلو آشفته سیاسی دوران استبداد

                                                                               رحمان کریمی

چنان گم کرده راهی شد
که افتادش به بی راهی
کنون حیرت زده مانده
ز رسم رهروان ، امروز .

   نه زمان ثابت می ماند و
نه شرایط زمان . لاجرم مقتضیات
مناسب ، تابع تغییرات زمانی قرار
می گیرد.

   فضولباشی هایی که یا از سر جهل یا جهل و غرض نمی توانند این امر بدیهی را که برای جنبش های سیاسی الزامی می شود  بفهمند ، همواره پاپِی مبارزان آزادیخواه می شوند که دیروز آن را می گفتید و امروز این را و از این قبیل بهانه های جاهلانه تا امر حیاتی مقاومت در برابر استبداد را لوث و باطل شده ، بدهکار کنند . سرخوردگان از جنبش آزادیبخش به دلیل نرسیدن وقت میوه چیدن هایشان ، دلسرد ، خود را فریب خورده و زیان دیده به امید جبران مافات به خیانت و مزدوری به آغوش دشمن پناه می برند . آشکار است که این عناصر منحط چه خطابه های اشک آلود کلیشه یی و مکرر صادر می کنند که اگر غربال برداشته بودند تا هوا را ببیزند ، شاید ته و توی غربال ارزنی آبرو برایشان می ماند . بر این مزدوران مظلمه این اشاره را کافی ست .
   فرصت طلب و مجمع فرصت طلبان هم داشته و داریم که چون قبله گاه ایدئولوژیکی آنان فرو ریخت ، چنان زلزله یی در ارکان شان افتاد و چنان سونامی شکست و مغبونی آنها را به ناکجا آبادها پرتاب کرد که پشت دیوار رژیم استبدادی تلنبار شدند و گوش خواباندند که صدای مصلحی ، رفرمیستی از درون بشنوند . طاقت شان تا بخواهی به سالیان زیاد بود و آنچه را که تاب شنیدنش را نداشتند صدای رسای مجاهدین خلق و مبارزان راستین بود. این صداها را می کوبیدند تا بلکه به گوش ساکنان حاکم جنایت پیشه اندرونی خوش آید و این زباله های سیاسی را زینت بخش سفره رنگین غارتی خود کنند. امروز از آنان می بینیم که وقتی بی ایمان شدی چه راحت می توانی از مارکس و لنین به رفسنجانی و خاتمی و روحانی یعنی شیوخ شیاد جنایتکار برسی و چون کفگیر شیخ به ته دیگ خورد به عشق حلیم چهار دست و پا بپری در دیگ شاه بی تخت و تاج .
   واقعا هیچ رژیم استبدادی مثل ملایان حاکم نتوانستند تابلو سیاسی ایران را این چنین درهم بریزند ، هیچ رژیم دیکتاتوری اینقدر حیاط خلوت و آبریزگاه ها در داخل و خارج کشور نداشته و ندارد . من اعتراف می کنم که این معممان و مکلاهای خدایشان شیطان و ماکیاول از بی نظیرترین استعدادهای اهریمنی برخوردارند که توانسته اند هر که و هرچه پلید ، بیاورند بالا. عجبا که پلیدان بدین پندارند که عقربه های زمان روی اشرار حاکم برای همیشه متوقف شده است . حالا بیا بگو که در عهد پهلوی بدین اندازه فساد و چپاول و نه شهید و نه خائن بود. روشنفکرانی که دست برقضا خود را جمهوریخواه معرفی می کنند به تو خواهند گفت که چون بدین اعتراف برخاستی پس بیا زیر بیرق سلطنت ! . غافل از آنکه رهروان واقعی زمان اگر به عقب برگردند همانا که از مرتجعانند.
   سازمان پرافتخار و پر انرژی مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران هماره در تعیین موضع مبارزاتی خود ، زمان را یک خط مستقیم تا به هدف ندیده و نمی بیند . خط زمان از حیث محتوا و شرایط پیوسته در تلاطم و تغییر جهت است . بنابراین هدفمندان جدی و پیگیر و از پای درنیامدنی این اصل علمی و واقع بینانه ضروری را فهم کرده و متناسب با آن به پیشروی ادامه داده اند. مریم قهرمان - این شجاع بانوی بی نظیر عصر سخت ما – پرچمدار قامت افراشته یی ست که صبورانه و مصمم با بصیرت کافی ؛ کاروان جانبازان و سختکوشان را به سرمنزل مقصود خواهد رساند. بگذار تن پروران بلغمی مزاج سیاسی در اوهام و آرزوهای دست نایافتنی خود چند روزه یی نشئه شوند.
   لازم به تکرار نیست که از بدو به سلطنت نشستن خمینی خونخوار دجال ، حرف و دعوای مجاهدین خلق بر سر اصل آزادی بوده و کماکان هست . مقاومت ایران بر این پایه و محور در نهایت فداکاری و تحمل همه نوع ضرر و زیان که ابزار تبلیغاتی خودفروشان شده است ، سیاست مبارزاتی بی امان خود را جمع بندی کرده و مطمئن به پیش می رود.
   پیش به سوی آزادی و رهایی خلق ستمدیده ایران زمین .         














ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

0 نظرات: