۱۳۹۵ تیر ۵, شنبه

وزارت ننگین در درمانگی ، با طرحی احمقانه ؛ به خادم خود تیر خلاص زد



      وزارت ننگین در درماندگی ، با طرحی احمقانه ؛ به خادم خود تیر خلاص زد

                                                                                                               رحمان کریمی

   هر رژیم دیکتاتوری به نسبت شرایط خود و اپوزیسیون ، سیاست مقابله و تعرض را برنامه ریزی می کند . اینکه خود تا چه اندازه استحکام دارد و با اقبال مردم روبروست و اپوزیسیون در چه حد از توان سیاسی و ایدئولوژیکی ، پایداری و مقاومت می نماید. هیچ رژیم دیکتاتوری برای یک اپوزیسیون ضعیف و ناتوان از مبارزه جدی ، نمی آید سرمایه گذاری های سنگین و وقت و انرژی فرسای ؛ بنماید.
   نظام پوسیده و متزلزل و بحران زده ملا – پاسدار حاکم گرفتار موقعیت استثنائی ست . از حیث اجتماعی به شدت مورد نفرت اقشار و طبقات زحمتکش جامعه تحت ستم ایران است . بحران اقتصادی ، سیاسی و بین المللی و تقابل روبتزاید جناح ها ؛ تهدیدی جدی و ویرانگر است. از سوی دیگر رژیم با اپوزیسیونی روبرو و در مقابله است که طی هجوم های وحشیانه به او از زمان خمینی دجال روزگار تا به امروز با آنکه تلفات و لطمات کمر شکن دیده ، از پای در نیامده است . برعکس ، هر زمان تواناتر و گسترده تر و محبوب تر هم صحنه ملی و هم منطقه یی و هم جهانی را در اشغال نفوذ و پیام های درخشان انسانی و آزادیخواهانه خود گرفته است . و بی هیچ تردید به اثبات رسانده است که نه فقط یک تشکل ظاهری اپوزیسیون بل آلترناتیو بی چون و چرای رژیم اوباش فاشیستی حاکم است . این همان نقطه و گرهگاه ترس و وحشت و بغض و کین جنون آمیز سردمداران رژیم است . مگر جز مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت و ارتش بی سلاح آزادیبخش ، دیگرانی در صحنه نیستند که تهدیدی برای رژیم باشند ؟ عملا می بینیم که حد اکثر تلاش رژیم برای طیف های دیگر ، نفوذ در آنها و عضوگیری کردن میان آنهاست .
   رژیم درمانده بعد از سال ها یورش های نظامی هوایی و زمینی همراه با توطئه های سنگین و استفاده از تمامی امکانات دیپلوماسی بیرون از قاعده و استاندارد های بین المللی ، به خوبی دریافته است که نابودی این آلترناتیو ممکن نیست . بنابراین از طریق وزارت بدنام و جاسوس پرور اطلاعات و دیگر ارگان ها و بلندگوهای اطلاعاتی و تبلیغاتی ، دل سوخته اش را بدین خوش کرده است که بلکه با جنگ سنگین و وسیع و بی سابقه تبلیغاتی خود ، سازمان پرافتخار مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران  را بی اعتبار و بی ارزش کند. این امر نیاز به خدمتگزارانی بیرون از چهره های درون نظام دارد تا بتواند توسط این عناصر خائن و خود فروخته به اهداف شوم و ضد ملی خود برسد .
   تجربه احزاب و سازمان ها و جنبش های رهایی بخش جهان در جوامع استبداد زده نشان داده است که هر اندازه عمر مبارزاتی طولانی تر و سخت تر می شود ، به ارقام خائنان نیز اضافه می گردد . کسی که بیرون می زند اگر از فطرت انسانی برخوردار نباشد ، کینه او به جنبش حتا از دشمن اصلی هم بیشتر می شود. او به نوعی به پوچی و بی هدفی مطلق می رسد. غرایز خودخواهی در او به اوج اعلا می رسد . در مطرح شدن و کسب شهرت ، نام و ننگ برایش یکی می گردد. فحشم بده بلکه مطرح شوم !! البته خیانت هم حد و اندازه یی دارد هر چند که خائنان ، مصداق یکدیگرند و وجه مشترکی دارند. نهایت بعضی می خواهند در خیانت ، ژنرال و مارشال چهار ستاره ! شوند. یعنی مصداق مصداقان شود. اینجاست که حضرتش با رهنمود و طرح بس احمقانه فرمانده اش چنان دسته گلی به آب می دهد که خود او را آب می برد. او که تا کنون در پندار خام خویش ، نبوغ خود را در بوق می دید و همواره می خواست خیانتش را پشت درخت حنظل حاشا و انتقاد پنهان کند ، به یکباره با طرح جدید وزارت بدنام ؛ ماهیتش برای هر ذی شعور ایرانی که ریگی در کفش ندارد عریان و آفتابی می شود. شک و تردیدها و شاید و بلکه ها از میان می رود و مأموریت آنقدر قد می افرازد که با کله به زمین می خورد. و سوزش تیر خلاص را در شقیقه آرام و بی رگ خود احساس می کند.
   نگارنده به ماوقع این طرح وزارت بدنام بنام مصاحبه با یک ساواکی جنایتکار نپرداختم زیرا اعضای محترم شورای ملی مقاومت و دیگر یاران هوادار به طرز مقنعی پرداخته اند که آخرین آن از عضو برجسته شورا و سخنگوی سازمان چریک های فدایی خلق پایدار آقای مهدی سامع بود که مستدل و منطقی و عینی ماهیت و اهداف احمقانه و ول معطل مصاحبه کننده و مصاحبه شونده که اینک هردو از یک آخور می خورند را به خوبی برملا کرد. کلا اینگونه تشبثات مذبوحانه رژیم و وزارت بدنامش حکایت از بحران زدگی خودشان  و ترس و وحشت بی درمان از مقاومت سرفراز ایران زمین است و لاغیر .           

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

0 نظرات: