۱۳۹۲ تیر ۱۸, سه‌شنبه

مضحکهٌ روزگار را ببینید !

                                                                                        رحمان کریمی
رسواگران نام
در میانهٌ مرداب ننگ خویش
در شتابی مشکوک ، اما معلوم
خیمه گاه دلسوختگان این شب مُظلم را
به بازی گرفته اند .

فروریختگان سهمیه جویی که
از شدت دموکرات بودن ، پیوسته می توانند
در حلقهٌ پلشت کرکسان
کبوتران آزادی را شناسایی و تبلیغ کنند .

کاشفان جدید دموکراسی دو رویه
به سبک « خودم و هرآنکه مثل خودم » .


همنوازانی که ساز موافق را
در دستگاه مخالف کوک می کنند
تا دوگانگی را از انظار پوشیده بدارند .

دکانداران فرهنگ و هنر دروغ و اخته
صادر کنندگان نامه های سرگشاده جهانی
به وسعت قلمرو اسب های عصّاری .

کاسبکاران دیر به بازار آمده یی که
کالای کم خریدارشان
حراج بی دریغ کلمات است
به بهایی ارزانتر از نرخ روز .

جویندگان حریص دلار و پوند ویورو
با سیلاب بی امان واژگان بی سیما
اما بزک کرده و مدعی .
بازیگران تماشاخانه های سیاسی – فرهنگی
زیر سقف های بی نیاز از بلندگو .

دن کیشوت های عظیم جثه !!
با شمشیرهای چوبین .
دلاوران سلحشوری که از شدت شهرت واعتبار!!
تندیس غول آسایشان
در زیر پای لرزان فاتحان تهران و قم
چشم ها را به خود خیره کرده است .

مخازن عظیم رنگ و فحش های بی مزه
و حرف های گـُنده گـُنده .
درشت نمایی های بدیعی که درهیچ قابی نمی گنجند
مگر در وَهم مجانین و خودباختگان پریشان احوال .
درست تر گفته باشیم :
معامله گران پایا پای در بازار روز.

وحالا
مضحکه روزگار را ببینید !
اینان می خواهند راه برمقاومتی بربندند
که غولان بیابانی هم نتوانسته اند
تا به امروز .

به راستی آیا
فاتحان و مغلوبان تاریخ
همه از یک تیره بوده اند ؟
بی گمان هرگز .

پس
وای بر مغلوبان ، نه
وای بر تسلیم شدگان .

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

0 نظرات: