شعرزیر شانزده سال پیش درنشریه « ایران زمین » بچاپ رسید .
درحال تکرار آن روی سایت « همبستگی ملی » بجاست .
" به جاودانه بانوی موسیقی ایران ، آزاده استبداد ستیز
خانم مرضیه "
رحمان کریمی
بـــا یـــد بـــروم
ستارگان تشنه اند
با هفت دریای عالم
باید بروم .
پلنگی نوپا
بر بلندای پوشیده از مهتاب
به شکار آمده است
باید بروم .
پرنده یی کوچک
در سرزمینی سوخته از آفتاب
سایه یی می خواهد
با سایبانی از شعر
باید بروم .
تکه سنگ ابری
آروارهٌ خورشید شکست
باید بروم .
نسیمی خسته
پشت دیوار بلند تاریک
روزنه یی می جوید
باید بروم .
نقش اندامی شرمآگین
بر ولرم ماسه های خواب
تنها مانده ست
باید بروم .
از ورطه هولناک و ظریف یک گل
پای یک گرده فرولغزیده
باید بروم .
شاعری جوان
برای تمام کردن شعرش
واژه یی کم دارد
باید بروم .
در معبر نیلی بالا ، امشب
ستاره یی کوچولو
راه خود را گم کرده است
باید بروم .
صدای گریه ماهیان می آید
از دریای شما
با بادبانی افراشته از جانم
باید بروم .
گل های باغ میهنم
همه پژمرده گشته اند
با آسمانی از شبنم و نسیم
باید بروم .
آه
در پایتخت عشق
عشق ، به زندان نشسته است
با کهکشانی از ترانه و رقص و غزل
باید بروم .
7 مهر 73
0 نظرات:
ارسال یک نظر