۱۳۸۹ فروردین ۸, یکشنبه

ده تک بیتی

( ده تــک بـیـتــی )

رحمان کریمی

ــ 1 ــ

روز میلاد گل سرخ است و می ترسم که باز

از جـوانان وطــن آید خبــر از مسلخــی

ــ 2 ــ

صــدای سبــز بهار آمد و ترانهٌ عشق

تو هم کنارباغ بمان تا دری گشوده شود

ــ 3 ــ

پرتوی باید از آن جلوهٌ بیدار سحر

تا که خورشید به اقبال شما باز آید

ــ 4 ــ

تاب گیسوی شفق در خون خورشید غوطه است

مسلخ مغرب دریغا ، منظــر هرروز ماست

ــ 5 ــ

باد ناموســم تاراجــگر فصل چه بود

که به باغ آمد و درهر قدمش شیون شد

ــ 6 ــ

مدتی می گذرد خاطر عشـّاق ملول است هنوز

مگر از باغ شما نغمهٌ مرغان مرده ست ؟

ــ 7 ــ

بخت بیمار من از پرتو امید خوش است

چون شب چشم تو کز هالهٌ مهتاب ، قشنگ

ــ 8 ــ

چشم برهم بزن ای غنچهٌ نشکفته صبح

که تماشاگر این باغ به جان منتظراست

ــ 9 ــ

سحرخیزیّ شبنم بین که میرابی کند گل را

تو دریایی و صحرا را سقایت کن به یک قطره

ــ 10 ــ

گرچه از آوای او دیگر کسی پرواش نیست

با گلوی خسته می خواند هنوز این مرغ حق

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

0 نظرات: