۱۳۹۲ فروردین ۱۱, یکشنبه

در گرد باد واژگان

                                                                          رحمان کریمی


پیچنده در گردباد جانمایهٌ
به تاراج رفته واژگان
بربام عاصیان می روم
و فریاد می کنم :
آهای ... های !
ای خفته بر بستر ناکفاف رفاه خویش
ای غربیان !
آیا جغرافیای آتشکده های خاموش کرده ما را
بر اطلس دوّار نابرابر زمین
دیده اید هرگز ؟
آیا شما را هوای گردش نیست
در خیابان های تازیانه ها و چوبه های دار ؟

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۹۲ فروردین ۳, شنبه

گیرم که ما بدترین، شما بهترین ها چه می کنید ؟

                                                                                   رحمان کریمی

از بار طنز گزنده اما الزامی و هشداردهنده عنوان این نوشتار می گذرم، چرا که ضرورت یا عدم ضرورت آن را به قضاوت میهن پرستان بشر دوست منصف و غیر مغرض وا می گذارم. به تکرار می گویم که مارا جز با رژیم آدمکش و بازیگر و فریبکار حاکم برایران و ایادی مستقیم و غیرمستقیم آن، سرعناد و حذف وتخطئه یی نیست. باید توجه داشت و آسان نگرفت که صحنه سیاسی برای اهل سیاست فقط یک مشاهده و برداشت و بیان و موضعگیری در قبال آنچه موجود است و به فهم فردی درمی آید، نباید باشد. خطای دید، شتابزدگی در داوری، از موضع لجاج و انتقام جویی یا ناخود آگاه، نتیجه صحنه را بزعم خویشتن خواستن، ما را می تواند تا بدانجا از حقیقت و واقعیت دور بدارد که چون نیک بنگریم ناخواسته همسایه دیوار به دیوار دشمن مشترک شده باشیم. آنکه عمل می کند آنهم در دشوارترین و پرهجوم ترین عملکردهای فیزیکی و تبلیغاتی و دیپلماسی سوداگرانه دشمن و هراسی به دل راه نمی دهد، طبیعی ست که از انتقاد منتقدان نیز بیمی ندارد مگر آنکه منتقدان دانسته یا نادانسته بی توجه به شرایط حاکم و مسئولیت اصلی واولیه یی که درقبال جباریت حاکمیت دارند؛ دریک نظرگاه و جبهه بندی قابل مشاهده و فهم در طرف مخاصم قرار بگیرند. این دیگر نه تذکراست، نه دلسوزی و نه انتقاد. این ناخواسته بنام اظهارنظر و نقد، کمک رسانی سیاسی و تبلیغاتی به دشمن می شود. درک این نظر، مستلزم درک حساسیت شرایط حاکم برموقعیت است. آنگاه که یک دوست، یک دوست ازخود گذشته و شجاع به میدان نبرد درآمده است و دشمن از عهده او برنمی آید مگر آنکه در اذهان، خراب و سیاهش کند و مقطع به مقطع عملکردهای او را به زیر سئوال بکشاند تا مگر ازحیث اعتبار، خلع سلاح شود، وظیفه من ِ ضد رژیم چه هست؟ همآهنگ و همزمان، بی توجه به ارزش ها، پرداختن به تمرکز روی معایب و اشکالات و اشتباهات است ( آنهم بزعم خود و یک برخورد نهایتا غیرعلمی و احساساتی ) یا تمرکز روی این اصل مسلم که بهیچوجه و در هیچ زمینه یی نباید، رضایت و خرسندی دشمن غدار و مکار حاکم را موجب شد. بعد از سی و چهارسال، متأسفانه هنوز هستند

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۹۱ اسفند ۲۸, دوشنبه

محمد مصدق، یک نام یا یک راه؟ گفتگو با رادیو ایرآوا



ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۹۱ اسفند ۲۲, سه‌شنبه

چند شعر میهنی

                                      
                                                                                  رحمان کریمی
تا گور هم
از صبح و شام
تا به سحرگاه حادثه
حادث برآمدیم و هنوز
حدیث  درد و رنج وطن
بپایان نیامده .

اما مباد دشمن را شاد
که افراشته ایستاده ایم
بر طرهٌ غروب عمر
جوانسال و پر غریو .

در گورهم ، خفتگان را
فریاد خواهیم کرد :
سرنگونی ، سرنگونی
آزادی ، آزادی
عدالت اجتماعی ، عدالت اجتماعی .

حوصله کنید رفیقان !

حوصله کنید  رفیقان !
چونانکه حوصله می کنند
مجاهدین خلق و اشرفیان قهرمان
در عصب سوز روزهای سخت پرشمار .

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed