۱۳۹۳ فروردین ۸, جمعه

عجز رژیم در برابر گسترش جهانی مقاومت ایران



عنان حادثه بدست تو نیست ، بدست زمانه است
بخواب باش که هزار تیرش هنوز به کمانه است
مجاهدین خلق را گرفته یی بزعم خود آسان
تلاش همین حریفان است که  تو را دهد پایان
بیاندوز ز مال و جان خلق به بیرحمی و فریب
سقوط ولایتت را خواهی دید به عنقریب
سوداگران به منفعت و مصلحت هوادار توأند
فردا که روز حسابرسی رسد در پی شکار توأند *


                                                      رحمان کریمی

                                                   

   رژیم فاشیستی دین دستاویز قصاب صفت حاکم هرچه بیشتر در باتلاق بحران های ناعلاج که حاصل ماهیت به شدت ارتجاعی و سرکوب کننده و چپاولگر آن است فرومی رود ، هر چه در بن بست در نرو به در و دیوار چنگال می کشد ؛ بیش از پیش از حضور مقاوم و سخت فعال و پیگیر مجاهدین خلق به وحشت می افتد. در اینجا لزومی نیست که بن بست محتوم خامنه یی را به عنوان نماینده تام الاختیار رژیم مورد بحث قرار دهیم . نویسنده توانا آقای « مهرداد هرسینی » در این زمینه مقاله دقیق و مطلوبی روی سایت وزین « همبستگی ملی » دارند که می توان بدان مراجعه کرد. از جلاد جماران خمینی سفاک و شیاد و رژیم تبهکارش تا به امروز بیش از سی سال است که هر چه تیر زهرآگین و ویرانگر در ترکش داشته از مجاهدین خلق دریغ نکرده است. از قتل عام های شقاوت بار بی سابقه در زندان ها تا سیل موشک ها در اشرف تا شبیخون ناجوانمردانه خونریز، تا انواع زد و بند های پنهان و آشکار با بین الدول برای در فشار گذاشتن و محدود کردن فعالیت های مجاهدین خلق ، همه و همه را مکرر بکار گرفته است و شگفتا که مجاهدین خلق همچون ققنوس از خاکستر گرم توطئه ها و حملات ویرانگر، سرزنده تر و شاداب تر و آماده نبرد بیشتر برخاسته اند و نه تنها رژیم و ایادی او را سر درگم و زخم خورده کرده بل جهانی را هم به حیرت واداشته اند. برای شناخت سازمان پر افتخار مجاهدین خلق و ارزش های بی نظیر و بس والای رهبری ، باید تمامی جبهه نبرد و مقابله را مدّ نظر قرار داد. تلاش وزارت بدنام اطلاعات رژیم و مزدوران و دست نشاندگانش در این است که

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۹۲ اسفند ۱۹, دوشنبه

خطاب و عتاب

                                                   

به آن اقلیتی که بی خیال و بی اعتنا به جهنم دره جنایات و مفاسد و سرکوب های مدام رژیم فاشیست بدوی حاکم ، فقط در اندیشه گذراندن خر خود از پل مراد که همانا نامرادی های یک ملت است ؛ می باشند. 
                                                    رحمان کریمی 


مسند آزادگی با شد از آن ملتی

کز ستمگر بر نتابد بار ظلم و ذلتی
گر که بیرون آورد هر کس گلیم خویش از غرقاب خون
پس کجا ماند برای مُلک و ملت عزتی
تا که تو تک تازی و نقش خویشتن بینی در سراب
بهر احرار وطن ، دشوار آید فرصتی
غیرت و خون جوانمردی نه این است ، بی ثمر
بر نشینی بر سر شاخی و خندی بر روزگار ملتی
گر تو را غم نیست ، پس اندیشه کن
سرنوشت کودکان را در جهنم یا جنتی
ثروت عالم میان جمع خونخواران چه سود
باش تا بینی به حسرت روزگار خفتی
بس شهیدان خفته اند در سردسیر بی خیالی های تو
خفته یی در ناز خود یا نبوَدت هیچ غیرتی
عاشقان این وطن ، جان برکفان بی کفن
در فداکاری بجویند لذت هر عشرتی

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed