۱۳۸۸ اسفند ۲۰, پنجشنبه

یا کا شــف الکشّــاف ، یا قاضــی الحــاجــات !!


رحمان کریمی




دوشینه ، دوش غسل بگرفت ، اشهد خود را بخواند و برای

یک خطر کردن خیلی خطرناک بی سابقه در فردا ؛ با اضطراب

بخسبید . آفتاب که برآمد ، خلایقی به در خانه اش با امید و

انتظار به ازدحام گرد آمدند . هول برش داشت که انگار شوخی

شوخی می رود برای درد سر خریدن برای خود . اما صدای

مردم به او قبولاند که مرد میدان حق و خلق است وتا کنون

ملتفت این موهبت و ودیعه اللهی و ذاتی در خود نبوده است .


ادامه مطلب


ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

0 نظرات: