تقدیم به مریم قهرمان پرچمدار مقاومت
سرفراز و خونبار ایران در عرصه متلاطم و نامساعد بین الدول
رحمان کریمی
دنیا ، ز
یاد برده است ، آیین حق جویان
ما مانده
ایم به حیرت ، با جرأتی سوزان
دریانورد
خویشیم ، با قایقی شکسته
بس دیده
ایم عمری ، خشم و خروش توفان
بس موج ها
که برخاست ، غوغا کنان کف آلود
گویی که
مست کردند دیو و ددان دوران
هر ساحلی
گریزان از ما و مانده دریا
هر کشتی یی
که دیدیم بی ناخدا و سکان
در سردی
سیاست ، اشرار کنند ریاست
اما صدای
رهرو ، فواره زن و جوشان
این ناو
ساحل جوی جاری میان توفان
دشمن کند
به پندار تقویم حال و روزان
رحمان بزن
پارو ، دنیا شده ست جادو
بر عرشه
اند یاران ، با ناخدایی کوشان
0 نظرات:
ارسال یک نظر