۱۴۰۰ خرداد ۱۱, سه‌شنبه

 مثلث خیانت ، معادله چند مجهولی نیست تا آن را حل و روشن کنیم

  

مثلث خیانت ،معادله چند مجهولی نیست تا آن را حل و روشن کنیم

 

                                                                     رحمان کریمی

 

    مثلث خیانت یعنی مصداقی ، روحانی و یغمایی از گنداب متعفن رژیم فاشیستی سرا پا رسوا و منفور خلق ؛ نوبرش را نیاورده اند. خیانتکاران سابقه یی به درازنای جنبش ها و احزاب و سازمان های مبارز ضد دیکتاتوری دارند.

  طبیعی ست که خیانت پیشگان ، ننگ و بدنامی خیانت را نپذیرند و دیوار حاشا را بالا بیاورند. ما در اینجا برای اختصار ، فقط به یک دلیل و نشانه تاریخی اشاره می کنیم. فردی که از یک حزب یا سازمان به هر دلیل بیرون می زند گیرم با انبوهی بغض و کینه ، اگر به همان نسبت هم ضد دیکتاتوری حاکم باشد ؛ هرگز حاضر نمی شود که با رسانه های وابسته به رژیم به گفتگو بنشیند. مثلث خیانت یاد شده نه تنها یکبار که رسانه یی معلوم الحال چون « ضد میهن تی وی » پایگاه لجن پراکنی خود می کنند. باد به غبغب می اندازند و فریبکارانه از واژگان مظلوم و بی دفاع سوء استفاده می کنند.

  در تاریخ مبارزات آزادیخواهانه ایران و جهان ، هر اندازه که امر مبارزه دشوار و طولانی می شود به همان نسبت سر و کله خائنان رنگ و وارنگ هم پیدا می شود. باید سرشت یک مبارز واقعی داشت تا این را فهمید و تعجب نکرد. وقتی کسی به سمت رژیم رفت ، دیگر کاری برایش نمی ماند جز خراب کردن و کوبیدن تشکیلاتی که تا دیروز، خودش یکی از اعضای فعال آن بوده است. بطور اصولی اگر فرضا آن سازمان خطایی داشته است ، او هم سهیم بوده و نه بیگناه و بی دفاع. از او می پرسند چرا خاموش ماندی و همرنگ جماعت شدی و حالا که پایگاه عوض کرده یی در رسانه رژیم رجز خوانی می کنی ؟

  دوستان و یاران مقاومت ! من در پایانه عمر خود به صراحت از مقاومت ایران و رهبران قهرمان آن مسعود و مریم دفاع می کنم با وجدانی بیدار و آگاه. خائنان چون به کسب و کار خیانت پرداختند اولین وظیفه شان رد و نفی مقاومت است. آنان که همچون رژیم حاکم با یک مقاومت سراسری مستحکم و آشتی ناپذیر رویا روی هستند ناچارند سرا پای مقاومت را معیوب و آکنده از اشتباهات و خیانت ها کنند تا بلکه دیگران دوری گزینند. در برابر استبداد مهیب و بی رحم اگر مقاومت نباشد انگار که ملتی با غیرت نیست و اگر هست ، مردگانی بیش نیستند. هستند یا نیستند مسئولیت تاریخی ست که به گردن رهبران سیاسی می باشد. بیاد دارم که بعد از کودتای ننگین 28 مرداد 1332 ، چه ولوله و هیجان سخت عصبی و خشمگینانه بدنه حزب توده و سازمان جوانان که خود عضو آن بودم و سازمان نظامی آن را فراگرفت و در هم پیچید که چرا حزب توده با آنهمه ادعا که کودتا را با کودتا پاسخ می دهیم ، در روز موعود با بی عملی فلج شد ؟ . این پرسش مقدر تا به کادرها و هواداران و مردم هم رسید. می گفتند حزب توده گیرم با تلفات سنگین و نتیجه نهایی شکست ، می بایست بیرون می آمد و با کودتا گران مقابله می کرد. اگر شکست بود اما شرف و آبروی حزب از بی عملی از بین نمی رفت. لابد مسعود قهرمان مرتکب گناه کبیره شد که جلو خمینی ایستاد !  خائنان و معاندان به مسعود و یاران بلافصل او می گویند : چرا بدون موازنه قوا ، جلو خمینی ایستادی با تلفات سنگین ؟ آنان منهای خیانت و دشمنی ، درک تاریخی ندارند. آنان بینش شان تا نوک بینی ست و تاریخ و آینده نگر نیستند. کسانی که به راحتی شرف و اعتبار خود را می فروشند ، هرگز به شرف و اعتبار یک جنبش اهمیت نمی دهند. هر جنبش آزادیخواه جلوه و تجلی اعتراضی ملت خودست. وقتی تسلیم شد به معنی تسلیم شدن خلق است.

   از این ایرادات مغرضانه زیاد ردیف می کنند تا خود و اربابان را تبرئه و بی گناه جلوه دهند که البته آب گندیده در هاون می کوبند. لزومی به طول و تفصیل استدلالی نیست. امروز رژِیم با آنکه هنوز خط مماشات هوایش را دارد در حضیض ذلت و بدنامی ست و نمی داند با بحران های همه جانبه و خشم اعتراضی مردم جان به لب رسیده ، چه خاکی بر سر بریزد و مقاومت ایران به استحکام و بی هیچ بیم و تزلزل در صحنه ملی و جهانی پای اهداف و آرمان خود ایستاده است.

    خائنان مزور و حقیر و در کار خود بدنام و ذلیل بدانند که در جنبش پایدار و تیزپای مقاومت ایران اگر پیرانی هستند که البته طبیعی ست ، مصداق عنوان یکی از شعرهای این نگارنده را دارند که : « پیرم اما پلنگم ».        


ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

0 نظرات: