رژیم
مغروق و خس و خاشاک های روی مرداب
رحمان
کریمی
درباره
بحران های مزمن نا علاج که رژیم را از هر
سوی در فشار منگنه مرگ قرار داده است ، طی
این سال ها و ایام اخیر ؛ یاران مقاومت
ایران به کرّات به توضیحات مستند و مستدل
با شیوایی ، قلم زده اند و دیگر نیازی به
بازنویسی ندارد . صرف
نظر از یاران مقاومت ، کیست که موقعیت
مرگزای ملایان فاشیست دینی را نفهمیده
باشد ؟ . و
مهمتر ، طنز شاداب و فرحبخش اینکه جلادان
و فاسدان مجرم نظام علیه هم ؛ نداف و
برملاگر شده اند . دیگر
اختلافات مبتنی بر کسب اهرم های قدرت و
ثروت ، زیرجُلی و زیر لحافی نیست .
هر کدام دست
شان برسد ، البسه گندیده دیگری را نشسته
و آب نکشیده ، در معرض جهانی ؛ روی بند می
اندازند و محیلانه از ولی فقیه درمانده
شان کمک می طلبند . چرا
دامنه رسوایی نظام تا بدین حد به بی آبرویی
رسیده است ؟ . خیلی
به اختصار به سه دلیل :
1 ــ
نارضایتی رو بتزاید جامعه و اقشار و طبقات
اجتماعی تا به نزدیک نقطه جوش و انفجار .
2 ــ
بحران سخت منطقه یی و بین المللی .
3 ــ
اقبال و بقای پایدار دشمن آشتی ناپذیر
وهمواره مزاحم و آزاردهنده یعنی مقاومت
سرفراز ایران که محبوبیت جهانی آن، قابل
تحمل نیست .
چنین
است که مجرمان در تلاشند که به هر حیله ،
وجهه یی اپوزیسیونی برای مشغول داشتن
مردم ، بخود بگیرند که در عمق این شیادی
، هدف منحرف کردن اذهان ستمدیدگان و به
تنگ آمدگان است از مقاومت مطرح ایران .
اما وقتی بخت
از بخت مردم گدازان چنان برگشته که این
شلم شوربا بازی ها افاقه نمی کند ، وقتی
به عینه غرق شدن نظام خود را در تلاطم غیر
قابل کنترل بحران ها می بینند ، و بدتر و
دردناک تر اینکه فرشته مرگشان یعنی مقاومت
ایران از قدرت و انسجام بی نظیری فراتر
از یک اپوزیسیون معمول ؛ برخوردار است ،
ناچار می شوند به هر خس و خاشاکی چنگ بزنند
. نباید
بی انصافی کرد !! بیچاره
ها حق دارند . مگر
هر غریقی در پی تخته پاره یی نیست ؟ خب ،
مشتی خس و خاشاک هم تخته پاره این روزگار
سیاه هاست . قتل
عام ها که علاج نکرد .
زد و بندهای
توطئه آمیز بین الدول که علاج نکرد .
بمباران ها و
موشک ها و شبیخون ها که همچنین .
پس چه می ماند
؟ مشتی خود فروش تا بلکه جو اجتماعی دشمن
را مخدوش و کدر کنند.
چگونه ؟ با
همان سلسله جعلیات ، تحریف و تصریف ها و
هوچیگری هایی که به سالیان از تولیدات
وزارت پرفضاحت اطلاعات رژیم بوده و هست
. در
ورطه سرنگونی ، در غرقاب مرگ ؛ عجیب نیست
که کثافات و بالا آورده های سال های متمادی
بار دیگر قابل تناول باشد !
آخر مصداق
خائنان وقیح که سوخت و از سکه افتاد هر
چند هنوز چانه اش به جای عقل نداشته اش
دارد کار می کند . طُرفه
آنکه مصداق خائنان در آغاز شغل «
طیب و طاهر »
خود ، یک دستآویز
داشت که ده سال زندان کشیده است .
چگونه اش به
ما نیست که خودش در خاطراتش آن را برملا
کرده است . حال
وزارت فضاحت نوبری به بازار آورده که از
نخست ترشیده و بوی گندش از سوابقش پیداست
، یک مأمور اطلاعات و ضد اطلاعات رکن دوم
رژیم سابق که طبعا با ساواک هم در ارتباط
بوده است . این
خوش سابقه آمده تا دادرس رژیم محتضر شود
. چون
حرفه یی ست ، دروغ هایش نیز حرفه یی ست و
لاطائلاتش کاملا «
اطلاعات موثق
» از
همان اطلاعاتی که برای دستگاه ارباب قبلی
اش سرهم می کرد که ناگزیر شد چمدان ها را
ببندد و در برود . آیا
خرید چنین عنصری نشانه پیسی و افلاس تمام
نیست ؟ . این
مزدورک نه جوان ، آنقدر خنگ شده است که
زمان خدمتگزاری جدید خود را در نظر نگرفته
است مگر آنکه تصور کرده در خارج نشسته و
چند روزی هم پول و پله یی برسد غنیمت است
. گفتم
خنگ از این جهت که هنوز مجاهدین خلق را
نشناخته است که از باد و باران و بوران ها
و سیلاب ها سربرآورده و چنین استوار
ایستاده است که گویی سد سکندر .
و اگر جزاین
بود رژیم مغروق چه نیازی به دادرسانی چون
تو ناشی و به کاهدان زده داشت ؟ .
این دیر آمده
و امثال او باید بدانند که ملایان فاسد
جنایتکار برای مردم ایران ، گرگ درنده
اند ورنه وقتی سنبه جهانی را پرزور می
بینند ، موش اند و جایشان در سوراخ .
در آنجا دیگر
نه دین مطرح است ، نه مسلک نه جای شاخ و
شانه کشیدن . من
نمی دانم به خدمت چنین بد اصلانی در آمدن
به چه قیمت می ارزد ؟ .
0 نظرات:
ارسال یک نظر