۱۳۹۰ مهر ۱۴, پنجشنبه

بــرشــــا و ُش


تقدیم به قدر و منزلت رفیع اشرفیان قهرمان به زمانه یی که


جهاندارانش در بیان و عمل ، دوگانه و مشکوکند .




بـَــر شــــا وُ ش *



رحمان کریمی



بر زمین نمی گذارد سر بریده را


برشاوش .



در معبر افلاک برایستاده است از دیرگاهان


نه خوابش در می رباید ، هرگز


نه لمحه یی به فراغت بر می نشیند ، گاهی



شلاله ٌ خونبار افق به شامگاهان


از آن سر بریده است


برشاوش ؟



آه


بیهوده نیست


که آن فلات اهورایی در بند اهریمنان شریر


از یکسو چراگاه بی خیالان خوشچران ریزه خوار است و


از دیگر سوی شورشگاه عاصیان با فریادهایشان پر طنین


تا فراسوی طاقت و ممکن .



بیهوده نیست


که به هر گوشهٌ آن کـُنام هول


خون ، حیات دوباره می یابد .



تا همواره جهانداران


حقیقت را به مسلخ می برند و


با داعیه آزادبخشی باز می گردند


بر زمین نمی گذارد سربریده را


برشاوش .




* برشاوش : از صورت های فلکی شمالی که به شکل مردی ایستاده که سربریده یی را در دست دارد ، دیده می شود .










ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

1 نظرات:

ناشناس گفت...

درود بر استاد معظم پیر خرفت فاسد و خود فروش رحمان کریمی .

نان را به قیمت روز خوردن و قلم را بسود مجاهدین بکار گرفتن هم تریاک و هم منقل را فراهم میاورد و هم برای زندگی انگلی توشه ای میشود .این قلمی که میزنید بوی مزدوری میدهد .حقوق ماهانه ، شرکت در تظاهرات بعنوان سیاهی لشگری مجاهدین همه و همه نشانی از مزدوری و بی اخلاقی انسان فاسد و تبهکاری است که برای تریاک و منقل به هر کس و هر جریان پوشالی آویزان میشود. فردی مثل شماکه به بی اخلاق پستی و کثاف معروف است اگر نمیتوانست نوکر مجاهدین شود ، بدون شک به نوکری رژیم در می آمد.گذشته از سوابق کلاهبردارانه تان که معروف به جاعل هم هستید در یاوه گوئی های نوشتاریتان چیزی جز تکرار مکررات برای گفتن ندارید. برای نان خوردن جز اخاذی از اداره سوسیال، مجاهدین را هم با نقش بادمجان دورقاب بودنتان برای باجگیری سرفراز نموده چون در غیر اینصورت مجاهدین شما را بسود رژیم از دست میدادند. پرونده شما برای بسیاری روشن است که چندین معلق زده و بالاخره به مزدوری مجاهدین درآمدید. هنوز دامادتان شما را کتک میزند و یا اینکه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ سینا پارسی