۱۳۸۹ مهر ۲۵, یکشنبه

بـــا یـــد بــــروم

شعرزیر شانزده سال پیش درنشریه « ایران زمین » بچاپ رسید .

درحال تکرار آن روی سایت « همبستگی ملی » بجاست .

" به جاودانه بانوی موسیقی ایران ، آزاده استبداد ستیز

خانم مرضیه "

رحمان کریمی

بـــا یـــد بـــروم

ستارگان تشنه اند

با هفت دریای عالم

باید بروم .

پلنگی نوپا

بر بلندای پوشیده از مهتاب

به شکار آمده است

باید بروم .

پرنده یی کوچک

در سرزمینی سوخته از آفتاب

سایه یی می خواهد

با سایبانی از شعر

باید بروم .

تکه سنگ ابری

آروارهٌ خورشید شکست

باید بروم .

نسیمی خسته

پشت دیوار بلند تاریک

روزنه یی می جوید

باید بروم .

نقش اندامی شرمآگین

بر ولرم ماسه های خواب

تنها مانده ست

باید بروم .

از ورطه هولناک و ظریف یک گل

پای یک گرده فرولغزیده

باید بروم .

شاعری جوان

برای تمام کردن شعرش

واژه یی کم دارد

باید بروم .

در معبر نیلی بالا ، امشب

ستاره یی کوچولو

راه خود را گم کرده است

باید بروم .

صدای گریه ماهیان می آید

از دریای شما

با بادبانی افراشته از جانم

باید بروم .

گل های باغ میهنم

همه پژمرده گشته اند

با آسمانی از شبنم و نسیم

باید بروم .

آه

در پایتخت عشق

عشق ، به زندان نشسته است

با کهکشانی از ترانه و رقص و غزل

باید بروم .

7 مهر 73

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

0 نظرات: