زحمتکشان
سختکوش و مفتخوران سفره خالی
رحمان کریمی
در عهد پر هرج و مرج و شیر
تو شیر کهن که دنیا نه سازمان ملل داشت نه انواع کمسیون و نهادهای حقوق بشری و نه
دیوان کیفری و جنایی بین المللی و نه کسی از کرامت انسانی و اینگونه حرف های دهان
پر کن یامفت می زد و همه چیز بر محور زور و سود و دروغ در گردش بود در شهر بلخ
بیگناهی که تنها گناهش سینه سپر کردن جلو زورگوی بود ، به دیوان عدالت بردند. قاضی
پرسید : این نعره های مستانه از تو بود ؟ جواب داد : از حق بود اما از گلوی من
بیرون آمد. قاضی باز پرسید : حتا وقتی که در پشت اتاق دادگاه در محاصره داروغه های
مسلح هستی ! جواب داد که : اگر عدالت باشد حق را از داروغه ها چه باک . قاضی حکم
به زندان و تازیانه اش داد تا معنی ترس را بداند . محکوم گفت : چون به حق درآمدم
این را خوانده بودم. قاضی برآشفت و گفت : حکم می دهم بردارت کنند با سنگسار خلایق
. مرد گفت : ای قاضی غازی ! اوباش مجری حکم تو اند و نه خلایق که با منند و جرأت
اظهارشان نیست .
این را به مصداق مقاومت
ایران و شهامت مبارزاتی آن گفتم . مقاومتی که نه برای فصل های خاص با انتظارات خام
و میوه چینی به میدان مبارزه آمد بل مقاومتی که می دانست چه راه دشوار طولانی و
سراسر آسیب و زیان در پیش دارد. یعنی از آغاز پیه همه مصایب و صدمات احتمالی را به
تن مالیده بود . البته در علم مبارزاتی این فداکاری آگاهانه بدان معنا نیست که
برای مقابله با دشمن و موازنه وجود از امکانات ریز و درشت بین المللی استفاده نکند
. رهبر مقاومت به درستی گفت که « کس نخارد ... » . راز و رمز پایداری مقاومت در
میزان پتانسیل پر دینامیک خود است و بنابراین اگر فصل بهار هم به ناگهان زمستان
سخت سیاه شود ، مقاومت سرفراز ایران غافلگیر نخواهد شد. و اگر زمستان چنان بنماید
که انگار بهاری در خود دارد ، آب از دهان ذوق زدگی مقاومت ایران جاری نمی شود ،
دست و پای خود را گم نمی کند ، اتکای به خود و خلق خود را از دست نمی دهد
چنانکه از زمان دولت آقای ترامپ دیگران سر از پا نشناخته ، آستین ها را بالا روفته
و دهان طمع را گشوده که یا صاحب سفره شوند یا جایی در پای سفره پیدا کنند. چون نیک
بنگریم این جماعت ظاهربین که فاقد تشخیص و تحلیل واقعی سیاسی هستند باورشان شد و
انگار هنوز هم در شدن است که با آمدن دولت جدید آمریکا ، رژیم کلاغ پر می شود.
وقتی اصحاب حریص آقای رضا پهلوی هی از بی عملی و بی برنامگی او شکوه ها می کنند ،
آن بنده خدای ول معطل انجمن « ققنوس » اعلام می کند یعنی متخصصان ، تکنوکرات ها
بیایید برای دوره بعد از ملایان برنامه ریزی کنیم !! . خر نخریده را افسار بستن به
این می گویند. باید یکی پیدا شود به آقازاده بگوید تو و حضراتت با ققنوس چکار ؟
ملایان به حد کافی واژگان را لوث و قلب معنی کرده اند ، تو هم آری ؟ انجمن شما
باید انجمن کبوتران خانگی باشد و نه ققنوس که مصداق زنده سیاسی آن مقاومت ایران
است .
درست است که امروز رژیم
جنایتکار و دغلباز ملایان حکم گلوله باروت نم کشیده یی دارد که برسر شمشیر دو تیغه
یی اظهار وجود می کند. یک تیغه نیروهای مسلح بی رحم خودش و یک تیغه هم سیاست
دوپهلوی استعمار ولی برای برانداختن آن قدرت از خود گذشته می خواهد ، صبر و حوصله
فوق ایوبی می خواهد ، جان و هستی دادن های بی دریغ می خواهد ، همان چیزهایی می
خواهد که در شمایان نیست و چون نیست ، آنان را که هست بدتر از رژیم در بوق گرمابه
تان می کنید. دیر یا زود رژیم یا سرنگون می شود به اراده و همت خلق و نیروی پیشتاز
آن یا سر انجام به حکم ماهیت ضد خلقی و تاریخی و فساد فراگیر ناعلاجش در خود
فروخواهد ریخت . بهتر آن باشد که اجالتا پهلوان پنبه ها در خانه های خود به فراغت
، استراحت بفرمایند.
0 نظرات:
ارسال یک نظر