بنی
آدم اعضای یک پیکرند
که در
آفرینش ز یک گوهرند
چو
عضوی به درد آورد روزگار
دگر
عضو ها را نماند قرار
تو کز
محنت دیگران بی غمی
نشاید
که نامت نهند آدمی
سعدی
درباره گردهمایی عظیم ملی و بین المللی
مقاومت ایران
رحمان کریمی
نبرد
و مبارزه با دیکتاتوری حاکم ، اشکال مختلف دارد . سنگین ترین شکل آن را جانبازان و
جانفرسایان پیشرو جامعه با جان و دل بعهده می گیرند. سبک ترین شکل مبارزه ، شرکت
در تظاهرات کوچک برای ابراز انزجار و مخالفت و نیز آگاهی بخشیدن به انبوه عابرانی
ست که دولت هایشان برای لطمه نخوردن به منافع اقتصادی ، آنان را از واقعیت ها و
عملکردهای یک رژیم به شدت مستبد ؛ بی خبر می گذارند. آگاهی ملل جهان ، هم به زیان
دیکتاتوری تمام می شود و هم دولتی که دست در دست آن دارد.
مبارزه به طور عام یک وظیفه بشری ست و نه صرفا
ملی و اقلیمی . چنین است که آزادیخواهان و رسانه های مستقل جهان با ملل تحت ستم
استبداد همدلی می کنند و حتا دولتمردان خود را مورد مؤاخذه قرار می دهند. و این بی
تردید مستقیما به نقش اپوزیسیون مربوط می شود که تا چه اندازه مایه گذاری می کند و
افشاگری. بی خود نیست که اینهمه شخصیت های نامدار گرد مریم قهرمان ، حلقه می زنند.
عناصر بیولوژیکی و فرصت طلب چه در داخل کشور باشند و چه در خارج ، دنیای بسته و هوای
خود را دارند. آنان اگر نام ایران را مثل نقل و نبات هر روزه و به هر محفل تناول
بفرمایند ، دروغ می گویند و دروغ. وطن برای آنان « وتن » هست و آنچه که پروارشان
کند. بنابراین روی سخن ما با آنانی ست که درد ملک و ملت را دارند. از خبرهای
دلخراش هر روزه میهن خود در خشم و عذاب هستند. اینان بدانند که هر اجتماعی علیه
حاکمان مستبد نمی تواند بی تأثیر باشد. بعضی ها در نهایت حسن نیت فکر می کنند که «
اینهمه تظاهرات کردیم به کجا رسیدیم ؟ » !!! این هموطنان عزیز ما ، مبارزه با یک
دیکتاتوری سرسخت که هنوز هم حامیان زورمند بین المللی دارد را با یک جنگ کلاسیک بین
دو کشور باهم قاطی می کنند و منتظر نتیجه نهایی که اگر در حد تنگ حوصلگی آنان به
انجام نرسید ، دلسرد و نومید می شوند. این هموطنان حال و روز رژیم را که پیوسته
غرق بحران ها ، در بن بست قرار گرفته که برای فریب جهانیان حاضر به خود زنی هم شده
است ؛ مورد توجه قرار نمی دهند. یک علت عمده آن ناپختگی سیاسی ست و اقامت در خارج
که به هر حال چرخ زندگی شان می چرخد. واقعا جای خوشحالی و غرور زیاد است که مقاومت
سرفراز ایران دارای هوادارانی ست که با شور و هلهله و اشتیاق در گردهمایی بزرگ و
بی نظیر هر ساله در پاریس شرکت می کنند و روان حاکمان جبار را به شدت می آزارند و
زخمگین می کنند. ما باید از خود بپرسیم که مقاومت ایران که بس از سدها و مانع ها
عبور کرده و همچنان راسخ تر از پیش ، رژیم سفاک را در عرصه جهانی تعقیب و رسوا می
کند ؛ از چه نیرو و انرژی برخوردار است که توانسته از این چنین اعتبار و درخشندگی
برخوردار شود ؟ اگر عشق به وطن و مردم خود نباشد ، هیچ ایدئولوژی نمی تواند به
تنهایی تأمین کننده چنین موقعیتی شود. مگر دیگران ایدئولوژی نداشتند که سال هاست
زمینگیر شده اند و فقط دهانشان کار می کند ، مگر رهبر و رهبران نداشتند ؟ مقاومت
پرافتخار ایران از همه این امتیازات برخوردارند که نه تنها آب نمی روند که رو به
اعتلا و اعتبار هم هستند.
حضور برای ابراز نفرت و مخالفت با حاکمیت
ولایت فقیه و حمایت از مقاومت ایران ، یک ادای دِین و وظیفه ملی و بشری ست .
پس پیش بسوی گردهمایی عظیم ملی و بین المللی
مقاومت ایران در اول ماه ژوئیه در پاریس .
0 نظرات:
ارسال یک نظر