به
مناسبت نمایشگاه آثار کیومرث کیاست در شیراز (چاپ شده در کیهان 21 خرداد 2536
یعنی 1356)
رحمان
کریمی
صد وهفت طرح کیومرث کیاست طراح تبریزی بر دیوارهای گالری وصال شیراز به نمایش
درآمد ، بدون حضور نقاش . نه به الزام ، بلکه به حکم عادت و نیاز برای بیننده عادی
عدم حضور طراح ، در کنار کارهایش نوعی سرگشتگی ، تنهایی و کمبود ایجاد می کند .
برای گروه تماشاچی که بیشتر جوان هستند و شهرستانی پای هر طرح ، سئوالاتی مطرح می شود که پیش از
آنکه بخواهند پرسش و مشکل خود را از متن و بطن خود طرح بیرون بکشند ، چشم دارند به
توضیح طراح که غایب است و بینندگان را با طرح های خود تنها گذارده و به راستی آیا
حضور نقاش در کنار کارهایش ضرورتی دارد ؟ بی تردید نه . زیرا اگر کار هنرمند نمایانگر حس و اندیشه
آفریننده اش نباشد و ملزم به توضیح باشد ، دقیقاً نمودار ضعف و نارسایی آن اثر
هنری خواهد بود و بس . هیچ توضیحی نمی تواند میان اثر و بیننده اش حایل قرار گیرد
مگر سفر عمیق ذهنی بیننده تا اعماق کار
هنرمند . وشاید بدین خاطر است که کیاست در
معرفی نامه مختصر خود می گوید : « من
تحصیلات هنری ندارم . تکنیسین برق هستم . و آخر عمری ( !) در دانشکده تکنولژی
دانشگاه آذرآبادگان در رشته برق تحصیل می کنم . حرف های دیگرم را از میان
خطوط طرح هایم بیابید. » و باید اذعان کرد
با آنکه تمامی طرح های کیاست حکایت دارد از یک سیستم مشخص و آگاهانه فکری و حسی ،
با این حال دریافت این سیستم در یک نگاه گذرا هرگز عملی و ممکن نیست . زیرا کیاست
از زمره طراحانی ست که به حق در هر طرح خود با تمام اندیشه ، وحس وعصب زندگی کرده
و باید این زندگی و باز تاب را درک کرد .
کیاست در هر طرح لحظه های دشواری از مایه گذاری
های جان و هستی دارد . در کار او هرگز به لحظه های تفنن ، تقلب و شعبده بازی با
خطوط بر نمی خوریم . کیاست رسالت هنری خود را بی صبرانه و گاه عصبی اما بیشتر
هوشیارانه و بس رند و حاضر در طرح هایش دنبال کرده . در طرح های خود از یک خط معین
فکری پیروی کرده و روی این خط ، تداوم تقدیر و تکلیف انسان از قرون تا به امروز ،
از حضیض تا به اوجی که می تواند داشته باشد ، کاملاً محسوس و قابل درک است . کیاست
اهل تبریز است و ریشه در تاریخ و سنت های انسانی آن اقلیم دارد . مطلقاً از دید
تجریدی و انتزاعی پرهیز می کند . نگاه او یک بعدی نیست .