ای زحمتکشان تهیدست میهنم
اگربه چیزی می ارزیدم
خود را برای شما ، درشهرهای ثروتمند جهان
به حرّاج می گذاشتم ،
همچنانکه برگزیدگان جن و جادو
درسرزمین تو ، هستی تورا
به تاراج نهاده اند .
ای گرسنگان به اعماق افتادهٌ میهنم
ــ آن سرزمین آفتاب سرخ و زر سیاه ــ
وقتی دربرابر نان های به صد کرشمه اینجا می ایستم
دلم می خواهد فریادکنان
پای گندمزاران و آسیاب های غنی جهان بچرخم
تا گرم و تازه ترین نان را برای شما
شاطری کنم .